Wednesday, November 29, 2006

بسم الله الرحمن الرحیم

ALi Is My Great Love !- Only Islam - only Mohammad-only ALi - یاعلی مدد
تفکر انحرافی !!!
خلاصة محوري الفكر الوهابي
تفکر انحرافی !!!
خلاصة محوري الفكر الوهابي
خلاصة محوري الفكر الوهابي
لنلخص مرة أخرى الأسس التي تقوم عليها الرؤية الوهابية ، ولكن ما يهمنا إبرازه هو
التركيز على الآيات التي اعتبروها أدلة على ما ذهبوا إليه ، وعلى ضوء ذلك اعتبروا
نظريتهم نظرية تستند إلى القرآن الكريم في بيانها لحقيقة التوحيد والشرك ، وهو ما
نعتبره تلبيسا قرآنيا لرؤيتهم الخطيرة والخاطئة ، وأوراقنا التي بين يديك تقوم على مناقشة هذا الفهم لتلك الآيات :

فالأساس الأول : يقوم على التمييز بين توحيد الربوبية وتوحيد الألوهية ، فادّعوا أن
مشركي العرب بل أكثر المشركين كانوا موحدين في الربوبية ولكنهم مشركون في الإلوهية ، وأهم الآيات التي اعتمدوا عليها ما كان من قبيل
قوله تعالى ( قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ أَمَّن يَمْلِكُ السَّمْعَ والأَبْصَارَ وَمَن يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيَّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَن يُدَبِّرُ الأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللّهُ فَقُلْ أَفَلاَ تَتَّقُونَ ) يونس / 31 .
والأساس الثاني : إن حقيقة الشرك بالألوهية لا تقوم على رفض الله الإله الأكبر بل
هي عبادة غير الله معه ، وهي تتحقق بمجرد اتخاذ الوسائط في عبادة الله ، وكثير من
المسلمين باعتبار توسيط الأولياء والصالحين يعدون عبدة لأصحاب القبور ، فيشركون
في الألوهية ولا ينفعهم كونهم يوحدون الله في الربوبية كما لم ينفع مشركي قريش .


....................................................................... الخلل الوهابي في فهم التوحيد القرآني

وأهم ما استدلوا به على هذا المحور الثاني
قوله تعالى ( مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى ) الزمر / 3 ، وقوله تعالى ( وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ ) يونس / 18 ،
وعليه قالوا : لا فرق بين المسلم الذي يقصد صاحب القبر ويدعوه قربة إلى الله والمشرك الذي يعبد الصنم قربة إلى الله .
ولكن كما قلنا ستجد صياغة أخرى وتركيز على محور آخر لموجب الوقوع في شرك العبادة يقوم على اعتبار أن الدعاء عبادة .
وكأن المدخل لذلك يبتني على عدم كفاية آيتي الزلفى والشفعاء ما لم يتبين كون
الفعل الذي فعله المتقرب إلى الله من خلال الوسائط هو عبادة من العبادات لا تجوز إلا لله ،
ولذا أدوا على أن مجرد دعاء موجود غير الله بما لا يقدر عليه إلا الله هو عبادة لهذا
الموجود ، فالعبادة تتحقق بدعاء الولي أو الصالح صاحب القبر ، ولإثبات أن الدعاء بصورة مطلقة عبادة استدلوا
بمثل قوله تعالى ( وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ ) غافر / 60 ،
وقوله تعالى ( وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ ) القصص / 88 ،
وقوله عز وجل ( وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ) الجن / 18 .
والخلاصة أنه ينبغي البحث في مفردات أساسية هي ( الرب ) و( الإله ) و( العبادة ) و( الدعاء ) .
ونحن باعتبار نرى أن جوهر خللهم يتركز في تصورات خاطئة عن العبادة والدعاء نركز
على هذه المحاور ، نعم جرت العادة على تقديم الحديث عن الربوبية ، وسنتحدث عنه
ولكن لن نركز عليه لأنه لا يشكل لب الخلل ، وأما البحث في الربوبية وتمييزه عن
شرك الألوهية سواء ثبت صحته أو لم يثبت لا يؤثر في الخلاف الجوهري المتضمن في معرفة التوحيد في العبادة والدعاء والشرك فيهما .


....................................................................... الخلل الوهابي في فهم التوحيد القرآني

فالتمييز السابق بين التوحيدين خاصة عند مشركي قريش أمر قال به كثير من القدماء ،
ولكن التصوير الحراني الوهابي للشرك في العبادة هو الأمر المبتدع الذي لا تجده في
كلمات السابقين ، فلا تجد في أجيال المسلمين قبل زمن ابن تيمية من ذهب إلى ما
ذهب إليه أصحاب هذه الرؤية في فهم حقيقة شرك العبادة أو شرك الألوهية ، وبعبارة
أخرى لم يقل أحد بأن التوجه للشفيع عبادة للشفيع أو دعاء غير الله لمجرد الدعاء
والطلب عبادة للمدعو على النحو الذي أطلقه أصحاب هذه الرؤية ، خلافا لمحور
الربوبية إذ تجد عددا لا بأس به من السابقين اتفق معهم في عد مشركي قريش
موحدين في خالقية الله للكون وتدبيره أموره وأن شركهم كان في العبادة ولكنهم
بطبيعة الحال كما قلنا لم يذهبوا إلى التفسير والتفصيل الوهابي للعبادة وخاصة فيما يتعلق بالدعاء .
ويترتب على ذلك أن البحث في محور الألوهية وحقيقة شرك العبادة لا يتقوم بصحة أو
خطأ رؤيتهم القائلة بأن مشركي قريش كان يوحدون في الربوبية ، بل لو سلمنا بذلك فجوهر الخلل الوهابي في تصوير شرك العبادة .
وعليه لا بد أن نمر سريعا على ما أصروا عليه من فصل توحيد الربوبية عن توحيد الألوهية
ثم ندخل في جوهر الخلل المتمثل في تصويرهم للألوهية والعبادة والدعاء .

والسلام علی من التبع الهدی
!
+ نوشته شده در چهارشنبه 1385/09/08ساعت 3 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(210);
نظر بدهید

السلام علیک یا اول مظلوم فی العالم (ع)






با نام تو ، که نام کلامی مقدس است
با یاد تو ، که یاد سلامی ، مقدس است !
می خواهم از نگاه تو گویم ، برای تو
از عارفانه های بسی ، دل ربای تو
وا می کنم کتاب تو را ، آه می کشم
تصویری از نگاه تو با ماه ، می کشم
نهج البلاغه ، آینه خاطرات کیست !
آیینه ای که نزد تو بودست ، دیدنی ست
با ما بگو ، که لحن کلامت ، کجایی است ؟!
این خطبه ها ، نشانه عشق خدایی است
گویی که پرده از رخ بیداد می کشند
با واژه های خاطره ، فریاد می کشند
تا با شروع خاطره ، آغاز می کنی
دل را اسیر پنجه پرواز می کنی
پرواز در مسیر شروعی که از غدیر
تا کوفه شد ، بهانه یک فصل بی نظیر
فصلی که در فضیلت آن ، مثنوی کم است
فصلی که جاودانه ترین ، فصل عالم است
آغوش ناز سمت شما ، باز می کند
دریا ، به نام آبی خود ، ناز می کند!
باید به احترام شما شعر نغز گفت !
باید بدون واسطه از مغز مغز گفت
جام شما کجا و تماشای ما کجا ؟!
دست شما کجا و تمنای ما کجا ؟!
مهتاب رنگ خورده ، کجا و جمالتان !
خورشید پا برهنه کجا و جلالتان !
سرو از قیام قامتتان ، شرم می کند
کوه از مرام طاقتتان ، شرم می کند
در خاک هم ، به اوج فلک می رسد مرام
هفت آسمان ، به نام شما می دهد: سلام !
گویی فقط به مست خود ، ناز می کنیم
صحبت ز عاشقانه ترین راز می کنیم
ای جلوه ی جمال جمیل پیمبری !
وی حجت جلال جلیل پیمبری !
مولا ، به نام عشق که عاشق ترین تویی
حتی برای خاطره ، لایق ترین تویی !
آنجا که عشق ، نام تو را قاب می کند !
یخ های چشم فلسفه را آب می کند !
آنجا که علم ، پنجه به دیوار می کشد !
از جهل خویش ، ناز نمودار می کشد !
آنجا که مرگ ، پیش تو یک امر ساده است
سرگشته رازهای جهان ، سر گشاده است !
بهتر ، همین که ساده بگویم : امام من !
تقدیم روح پاک تو بادا ، سلام من .
**** ۱۳۸۰-قم
+ نوشته شده در پنجشنبه 1385/07/20ساعت 4 بعد از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )

امیر من به کدامین پگاه ؟!
امير من به کدامين پگاه می آيی ؟!
... و می رسی ، همه جا ازدحام خواهد شد
پر از تبسم و اشک و سلام خواهد شد
من از نگاه تو صد استعاره خواهیم چید
غزل غزل ، غزلم را ، دوباره خواهم چید
اسیر طرح سپید و قصیده زردم
تو را ندیده بمیرم ، چه سخت بی دردم؟
همیشه گفته ام از قبله گاه می آیی
امیر من ، به کدامین پگاه می آیی؟
هنوز پنجره را خواب صبح می گیرد
بدون دست تو این غنچه زود ، می میرد
کجاست آخر این جاده هر چه می بینم
افق افق شفق از انتظار می چینم
به اشک نازک و آرام کودکان سوگند!
به زخم دست و دل نسل نوجوان سوگند!
به آیه آیه امّن یجیب بیماران
به آه آه یتیمان بی زبان سوگند!
به التهاب گلوهای خسته از فریاد
به انجماد نفس های نیمه جان سوگند!
به ازدحام دعا در نگاه «ندبه» و عهد
به جام جام عطش های آسمان سوگند!
به آبشار نگاه قشنگ آهوها
به التماس دعای پرندگان سوگند!
به دست خالی آنان که آرزو دارند
به روز هرچه سیاه نخورده نان ، سوگند!
به آنکه مثل علی (ع) حامی فقیران است
به نام نامی ات ای «صاحب الزمان» (عج) سوگند!
که از کنار پیمبر (ص) ، طلوع خواهی کرد
شبیه خواجه قنبر ، طلوع خواهی کرد
بساط دکه خورشید ، چیده خواهد شد
فریب سایه تردید ، چیده خواهد شد
غروب بر لب دریا ، سکوت خواهد کرد
میان بهت و تماشا ، سکوت خواهد کرد
و امتحان جدیدی ، شروع خواهد کرد
شب از زمان جدیدی ، شروع خواهد شد
....
+ نوشته شده در جمعه 1385/07/14ساعت 3 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(207);
نظر بدهید

عشق محمد (ص)
السلام عليک يا خديجه الکبری
عشق محمد (ص)
***
با یاد خدا از غم ایام گذشت
از قدرت و از ثروت و از نام گذشت
آن سان دلش از عشق محمد(ص) پر بود !
از هستی خود در ره اسلام گذشت
*********
وفات بانوی گرامی اسلام
مونس رسول الله (ص)
حضرت خدیجه کبری (س)
تسلیت باد !
+ نوشته شده در چهارشنبه 1385/07/12ساعت 4 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(206);
نظر بدهید

نادعلیا مظهر العجائب
Naadey Ali
! Nade Ali
NaadeAliyyan y
Mazharal Ajayeb
Tajidahu Aunun Laka Finnwaeb
Kullu Hamin wa Gamin Sayanjali
Bi Wilayatika
Ya Ali

Ya Ali

Ya Ali


Call Ali
Call Ali
Call aloud to Ali
Who is the epiphanic source of wonders
You shall surely find him helping in your troubles
All grief and anxiety will disappear

Your power and Authority
ya Ali
ya Ali
ya Ali
**
نادعلیا مظهر العجائب....
****
دعاء أبي حمزة الثمالي
الحاج حسين غريب
استماع
حفظ
دعاء الافتتاح
الحاج حسين غريب
استماع
حفظ
دعاء الجوشن الكبير من فصل 1 إلى 50
الحاج ميثم كاظم
استماع
حفظ
دعاء الجوشن الكبير من فصل 51 إلى 100
الحاج ميثم كاظم
استماع
حفظ
دعاء البهاء
الحاج باسم الكربلائي
استماع
حفظ
دعاء الافتتاح
الحاج باسم الكربلائي
استماع
حفظ
***
(استماع یعنی :گوش کنید)(حفظ یعنی: دانلود کنید )
http://shiaweb.org/
التماس دعا !
+ نوشته شده در يکشنبه 1385/07/09ساعت 1 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(205);
یک نظر

شوخی
به :
جناب بوالفضول الشعرا
*****************
نگو خنده به لب مرده ست ، جانا !
و روزه ، این رمق برده ست ، جانا !
عوارض دارد این عشق الهی
لب و لوچت ، ترک خورده ست ، جانا !

*****************
لب و لوچت ، " ترک " خورده ست ، جا نا ؟
تلنگر می زند بر " این " و " آنا " !
مگر خوردی رطب ، تنها به " خلوت " ؟!
به شعر حضرت " سهراب " ما نا !

****************

+ نوشته شده در پنجشنبه 1385/07/06ساعت 1 بعد از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(204);
2 نظر

رمضان المبارک
ماه مبارک رمضان
ماه نزول قرآن و رحمت الهی ماه سلام آسمان بر بندگان نیکو کار
مبارک باد
امید وارم طاعتتان مورد قبول
حضرت پروردگار قرار گیرد
انشا الله !
+ نوشته شده در پنجشنبه 1385/07/06ساعت 1 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(201);
2 نظر

یادمان
بسم رب الشهداء
یاد همقطاران رفته تا ملکوت بخیر !
از همکلاسی وهم محلی تا همکاران پدافند هوایی نیروی هوایی
سلام و درود و صلوات به روح بلندشان که غریبانه و گمنام
رفتند به دیاری که نام آشنای تمام کاینات است
یعنی : جوار حضرت دوست !
می دانستم که بدم !!
اما گمان نمیکردم اینقدر !!
که خدا از خوبان جدا کرده گرفتار بدان کند !
من تظاهر نمیکنم
آنهایی که در آن حال و هوا بودند می دانند
که چه بچه های نازنینی را از دست دادیم
تا امروز "عده ای "وارث در آمد های کلان این سر زمین بشوند !
آقا زاده های زمین خوار !!!!
آقا زاده های مدیر عامل !!!
آقا زاده های شرکت های کلان صنعت نفت و گاز!!!!
آقا زاده های صاحب پاساژ !!!
......
یادشان بخیر !
یاران با صفا ی بسیجی و پدافندی
یاد ونامشان فراموش روزگاران مباد
انشا الله
*****
+ نوشته شده در شنبه 1385/07/01ساعت 5 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(200);
نظر بدهید

شب شعر
نگاهت
غزل های نا نوشته اند
ومن
بخاطر نوشته هایم
یک دقیقه سکوت می کنم !
سکوت !
****
...نوبت شعر خوانی تو می رسد
ومن، فقط نگاهت می کنم !
نوبت شعر خوانی من می رسد
اما
...تو رفته ای !
*********************
قم---۶۱/۴/۱۳۸۲
+ نوشته شده در جمعه 1385/06/31ساعت 5 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(199);
نظر بدهید

تریبون
تریبون
آمد ، رسید پشت تریبون ، ولی سکوت ...؟!
انگار ، بازهم شده افسون ، ولی سکوت -
جاری ، دوباره ، رود عرق روی گونه هاش
مثل گلاب وا شده در خون ، ولی سکوت ،
این بار ، لحظه ای به لبش جان تازه داد
لرزان شروع کرد که جیحون... ولی سکوت -
دیدم گرفت راه نفس را ، که سال هاست !
فریاد می کشم به تو گردون ! ولی سکوت ،
فرصت نمی دهد که بگویم: دلم گرفت !
من آمدم به پشت تریبون ، ... ولی ، سکوت ...

*******
قم- ...۴/۳/۱۳۸۰
+ نوشته شده در شنبه 1385/06/25ساعت 5 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(198);
نظر بدهید

تبریک
یاران همراه
فرارسیدن روز شعر و ادب
را - ضمن تواضع به پیشگاه استاد شهریار (ره) -
به شما فرهیختگان دوستدار شعر و ادب پارسی
تبریک عرض می کنم !
شاد زی
در پناه حق زی !
مولا مدد !

*****

+ نوشته شده در پنجشنبه 1385/06/23ساعت 5 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(197);
یک نظر

Ya Mahdi یا ابا صالح المهدی (عج)
دعای بهار

برای دیدن تو یک بهار ، کافی نیست
نگاه و اشک و دل بی قرار ، کافی نیست

برای دیدن تو ای بهشت صبح آیین
چهل هزار دعای بهار ، کافی نیست

برای دیدن تو ، ای ادامه ی یاسین
حضور گریه شب زنده دار ، کافی نیست

برای دیدن تو ، دوستان کم طاقت
و دشمنان چنین بی شمار ، کافی نیست !

تو آن حقیقت محضی ُ، که جلوه گری
فقط نگاه حقیقت مدار ، کافی نیست

تو آن صداقت سبزی ، که چند ماه بهار
برای درک تو آیینه وار ، کافی نیست

خدا کند که اجابت کنی دعایم را !
برای دیدن تو انتظار کافی نیست
۱۳۸۰ قم
+ نوشته شده در شنبه 1385/06/18ساعت 2 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(196);
6 نظر

Emam Mahdi -الامام المهدی المنتظر (عج)
Emam Mahdi -الامام المهدی المنتظر (عج)
The following are the collection of Sahih (authentic)
Hadith regarding Mahdi.
Hadhrat Abdullah bin Mas'ood(
RA) reports from the Prophet(SAW), who said:
The world will not come to pass until a man from among my family, whose name will be my name, rules over the Arabs.(Tirmidhi Sahih, Vol. 9, P. 74; Abu Dawud, Sahih, Vol. 5, P. 207;also narrated by Ali b. Abi Talib, Abu Sa'id, Umm Salma, Abu Hurayra)
The Prophet(SAW) said:
Allah will bring out from concealment al-Mahdi from my family and just before the day of Judgment; even if only one day were to remain in the life of the world, and he will spread on this earth justice and equity and will eradicate tyranny and oppression.(Musnad Ahmad Ibn Hanbal, Vol. 1, P. 99)
Hadhrat Ali(RA) narrates that Rasulullah(SAW) said:
Even if only a day remains for Qiyamah to come, yet Allah will surely send a man from my family who will fill this world with such justice and fairness, just as it initially was filled with oppression.(Abu Dawood)
Ali b. Abi Talib(RA) has related a tradition from the Prophet(SAW) who informed him:
The promised Mahdi will be among my family. God will make the provisions for his emergence within a single night.(Ibn Majah, Sahih, Vol. 2, P. 519)
Hazrat Umme Salmah(RA), Prophet's wife, narrates that she heard the Prophet(SAW) say:
The promised Mahdi will be among my progeny, among the descendants of Fatima.(Abu Dawud, Sahih, Vol. 2, P. 207; Ibn Majah, Sahih, Vol. 2, P. 519)
Rasulullah(SAW) announced:
The Mahdi will be of my family, of the descendants of Fatima (the Prophet's daughter). (Sunan Ibn Majah, Vol. 2, Tradition No. 4086)
The Prophet(SAW) taught:
Al-Mahdi is one of us, the members of the household (Ahlul-Bayt).(Sunan Ibn Majah, Vol. 2, Tradition No. 4085)
Abu Sa'id al-Khudari(RA) narrated that the Prophet(SAW) said:
Our Mahdi will have a broad forehead and a pointed (prominent) nose. He will fill the earth with justice as it is filled with injustice and tyranny. He will rule for seven years.(Abu Dawud, Sahih, Vol. 2, p. 208; Fusul al-muhimma, p. 275)
Hadhrat Abu Saeed Khudri(RA) relates that Rasulullah(SAW) said:
Al Mahdi will be from my progeny. His forehead will be broad and his nose will be high. He will fill the world with justice and fairness at a time when the world will be filled with oppression. He will rule for seven years.
Hadhrat Umme Salmah(RA) narrates that Rasulullah(SAW) said:
After the death of a Ruler there will be some dispute between the people. At that time a citizen of Madina will flee (from Madina) and go to Makkah. While in Makkah, certain people will approach him between Hajrul Aswad and Maqaame Ibraheem, and forcefully pledge their allegiance to him.
Thereafter a huge army will proceed from Syria to attack him but when they will be at Baida, which is between Makkah and Madina, they will be swallowed into the ground.
On seeing this, the Abdaals of Shaam as well as large numbers of people from Iraq will come to him and pledge their allegiance to him. Then a person from the Quraish, whose uncle will be from the Bani Kalb tribe will send an army to attack him, only to be overpowered, by the will of Allah. This (defeated) army will be that of the Bani Kalb. Unfortunate indeed is he who does not receive a share from the booty of the Kalb. This person (Imam Mahdi) will distribute the spoils of war after the battle. He will lead the people according to the Sunnat and during his reign Islam will spread throughout the world. He will remain till seven years (since his emergence). He will pass away and the Muslims will perform his Janazah salaat.(Abu Dawood)
The holy Prophet(SAW) said:
A group of my Ummah will fight for the truth until near the day of judgment when Jesus, the son of Marry, will descend, and the leader of them will ask him to lead the prayer, but Jesus declines, saying: "No, Verily, among you Allah has made leaders for others and He has bestowed his bounty upon them.(Sahih Muslim)
It is reported from Abu Hurayra(RA) that the Prophet(SAW) said:
What will be your reaction when the son of Mary (Jesus) descends and your Imam is from among yourselves?(Sahih Muslim, bab nuzul 'isa, Vol. 2; Sahih Bukhari, kitab bad' al-khalq wa nuzul 'isa, Vol. 4)
The holy Prophet(SAW) said:
What would be your situation if the Son of Mary (i.e. Jesus) descends upon you and your Imam is from among you?(Bukhari, kitabul-Anbiya, Chapter Nuzul Isa bin Maryam)
+ نوشته شده در چهارشنبه 1385/06/15ساعت 2 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )

انتظار
شعله زاری از :گريه های بی قرار بر نگاهمان می رويد تا در مقدمه انتظار ، آرزوی آمدنت را با فانوس مژگان تزيين کنم !
ای تمام آرزو ؛ مثل آرزوی باران در خشکسالی بدون عدالت !
ای تمام اميد مثل اميد رهايی از تنگناهای نا باورانه ی جهل!
ای تمام انتظار رسيدن به خط پايان، به خط پيروزي، به لحظه های آغازين سپيده ؛ سپيده ای که رستاخيز عدالت را همراه خواهد داشت!
مولا جان !
تويی که دست دعا هر کس، گرفته سوی تماشايت
شبيه آينه می خواهد تو را ،هميشه تماشايی!
تويی که می شکنی آخر ، سکوت سرد شبستان را
و رنگ عاطفه می گيرد ، حضور آن ((يد بيضايی))
مولا جان ! کجاست بهار آمدنت ، تا جاده های سبز تماشا را به تماشا بنشينم!
تو را قسم به دست های خالی سرشار از قنوت!
تو راقسم به چشم های بارانی لبريز از انتظار!
تو را قسم به مويه های غريبانه ی ندبه !
بيا ، تا طعم تلخ رنج ها ،‌با ديدن تو شيرين شوند !
بيا ، تا از تمام لغت نامه ها ، واژه انتظار را خط بزنيم !
بيا ، تا از دست هايت بهار ، از نگاهت زندگی و از حضور ت عدالت بچينیم!
درياب چشم هايی را که از(( فلسطين )) تا ((کشمير )) ، به خاطر عدالت ، به جاده های انتظار خيره مانده اند
درياب دست های تاول زده ای را که از ((سودان )) تا(( آلبانی ))‌، به خاطر لقمه ای نان به کام آتش ميروند!
درياب جهانی را که از ((ايسلند)) تا ((دماغه اميد)) در انتظار عدالت می سوزدو مستکبران ابر جنايت احساساتش را به بازی می گيرند!
درياب شانه های خسته ای را که در طول تاريخ ، زخم های بی شماری را تحمل کرده اند!
تو همان بهار جاودانه ای ..
تو همان عدالت ماندگاری .
تو همان جانشين لايق خداوندی که ((زمين)) در انتظارظهورت ، روز شماری می کند !
درود خدا وند بر تو باد، در هر حالی که هستی و در هر حالی که خواهی بود !
تو را می ستايم تو را که وارث عشق در زمينی و کاينات بر وجود تابناکت
هر سحر گاه سلام می کند
و من قنوت می گیرم
اللهم عجل لولیک الفرج
****
*********
یا حسین
یا حسین
ای جلوه راستین حقیقت در آیینه زمان !
جز توکیست امیر کشور دل ؟!
امیری که عاشقانش
گریستن بی اختیار را رمزی برای رسیدن به عشق
به وصال می دانند !
و به خدا که قبل از به دنیا آمدن
عاشقت بوده ام !
بی آنکه از ظرفیت این دل برای پذیرفتن عشق تو آگاه باشم .
****
امشب شب تو ست
شب عشق !
شب عشقبازی با آیینه اشک !
شب کربلایی شدن با یادت !
میلادت مبارک سرور من !
اگر تو نبودی زندگی چه بی ارزش بود .
میلادت مبارک سرورمن !
میلادت مبارک !
چقدر شکوهمند است نوکر تو بودن !
تبارک الله ازین ارادت!
چرا به خود نبالم وقتی تو آقا ی منی !
بابی و امی و نفسی لک الفدا یا اباعبدالله !
یا حسین !
*****
*********
آفتاب کربلا
هفتمین بند نی نوا
بشنو از نی ، وسعت پژواک را
انعکاس ناله ی افلاک را
هر صدایی را که تنهایی نهفت
نی ، میان نغمه ها ، همواره گفت:
"وسعت فریاد من ، صبحی پرند؟!
وا کن از دل عقده های دردمند
تا ز هفت اقلیم عالم بگذرم
گرد دل تنگی نگیرد ، باورم"
اوج غم هر چند با ناله یکی ست
خاطرات نی ،فقط در ناله نیست!
ریشه ی اندوه نی ، در نینواست
زخمه هایش خاطرات کربلاست
نی نوازانی که عاشق نیستند
عاشق فصل شقایق نیستند
هر چه دل ، صرف ترنم می کنند!
" بند هفتم" را به لب ، گم می کنند
بند هفتم ، در مقام عاشق است
در مقام عاشقان لایق است
بند هفتم ، نغمه ی شور دل است
قصه ی اشک و عبور محمل است
بند هفتم ، نی نوای سینه هاست
گر یه ی آیینه در آیینه هاست
بند هفتم ، یا همان ...بند عجیب!
مانده همواره به روی نی ، غریب!
غربت آباد نوایش ، بند بند
زخمی فصلی سراسر ، دردمند
ریشه ی هر نغمه در نی ، نینواست
نینوا ، اندوه نسل کربلاست
***
اعیاد شعبانیه و سالروز میلاد حضرت سیدالشهدا(ع) مبارک باد !
+ نوشته شده در جمعه 1385/06/03ساعت 7 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(192);
نظر بدهید

دعای عید مبعث
دعای مخصوص امروز عید مبعث :
في الاقبال وفي بعض نسخ المصباح انّه يستحبّ الدّعاء في هذا اليوم بهذا الدّعاء :يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ، وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ، يا مَنْ عَفا وَتَجاوَزَ، اُعْفُ عَنّي وَتَجاوَزْ يا كَريمُ اَللّـهُمَّ وَقَدْ اَكْدَى الطَّلَبُ، وَاَعْيَتِ الْحيلَةُ وَالْمَذْهَبُ، وَدَرَسَتِ الاْمالُ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ اِلاّ مِنْكَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ، اَللّـهُمَّ اِنّي اَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَيْكَ مُشْرَعَةً، وَمناهِلَ الرَّجاءِ لَدَيْكَ مُتْرَعَةً، واَبْوابَ الدُّعاءِ لِمَنْ دَعاكَ مُفتَّحَةً، وَالاِسْتِعانَةَ لِمَنِ اسْتَعانَ بِكَ مُباحَةً، وَاَعْلَمُ اَنَّكَ لِداعيكَ بِمَوْضِعِ اِجابَة، وَللصّارِخِ اِلَيْكَ بِمَرْصَدِ اِغاثَة، وَاَنَّ فِي اللَّهْفِ اِلى جُودِكَ وَالظَّمانِ بِعِدَتِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلينَ، وَمَنْدُوحَةً عَمّا في اَيْدِى الْمُسْتَأثِرينَ، وَاَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ إِلاّ اَنْ تَحْجُبُهُمُ الاَْعْمالُ دُونَكَ، وَقَدْ عَلِمْتُ اَنَّ اَفْضَلَ زادِ الرّاحِلِ اِلَيْكَ عَزْمُ اِرادَة يَخْتارُكَ بِها، وَقَدْ ناجاكَ بِعَزْمِ الاِرادَةِ قَلْبي، وَاَساَلُكَ بِكُلِّ دَعْوَة دَعاكَ بِها راج بَلَّغْتَهُ اَمَلَهُ، اَوْ صارِخ اِلَيْكَ اَغَثْتَ صَرْخَتَهُ، اَوْ مَلْهُوف مَكْرُوب فَرَّجْتَ كَرْبَهُ، اَوْ مُذْنِب خاطِئ غَفَرْتَ لَهُ اَوْ مُعافىً اَتْمَمْتَ نِعْمَتَكَ عَلَيْهِ، اَوْ فَقير اَهْدَيْتَ غِناكَ اِلَيْهِ، وَلِتِلْكَ الَّدعْوَةِ عَلَيْكَ حَقٌّ وَعِنْدَكَ مَنْزِلَةٌ، إِلاّ صَلَّيْتَ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَقَضَيْتَ حَوائِجي حَوائِجَ الدُّنْيا وَالاْخِرَةِ، وَهـذا رَجَبٌ الْمُرَجَّبُ الْمُكَرَّمُ الَّذي اَكْرَمْتَنا بِهِ اَوَّلُ اَشْهُرِ الْحُرُمِ، اَكْرَمْتَنا بِهِ مِنْ بَيْنِ الاُْمَمِ، يا ذَا الْجُودِ وَالْكَرَمِ، فَنَسْأَلُكَ بِهِ وَبِاسْمِكَ الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ الاَْجَلِّ الاَْكْرَمِ، الَّذي َخَلَقْتَهُ فَاسْتَقَرَّ في ظِلِّكَ فَلا يَخْرُجُ مِنْكَ اِلى غَيْرِكَ، اَنْ تُصَلِّيَ عَلى مُحَمَّد وَاَهْلِ بَيْتِهِ الطّاهِرينَ، وَتَجْعَلَنا مِنَ الْعامِلينَ فيهِ بِطاعَتِكَ، وَالاْمِلينَ فيهِ بِشَفاعَتِكَ، اَللّـهُمَّ وَاهْدِنا اِلى سَواءِ السِّبيلِ، وَاجْعَلْ مَقيلَنا عِنْدَكَ خَيْرَ مَقيل، في ظِلٍّ ظَليل، فَاِنَّكَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الوَكيلُ، وَالسَّلامُ عَلى عِبادِهِ المُصْطَفِيْنَ، وَصَلَواتُهُ عَلَيْهِمْ اَجْمَعينَ، اَللّـهُمَّ وَبارِكَ لَنا في يَوْمِنا هَذَا الَّذي فَضَّلْتَهُ، وَبِكَرامَتِكَ جَلَّلْتَهُ، وَبِالْمَنْزِلِ الْعظيمِ الاَْعْلى اَنْزَلْتَهُ، صَلِّ عَلى مَنْ فيهِ اِلى عِبادِكَ اَرْسَلْتَهُ، وَبالَْمحَلِّ الْكَريمِ اَحْلَلْتَهُ، اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ صَلاةً دائِمَةً تَكُونُ لَكَ شُكْراً وَلنا ذُخراً، وَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا يُسراً، وَاخْتِمْ لَنا بِالسَّعادَةِ اِلى مُنْتَهى آجالِنا، وَقَدْ قَبِلْتَ الْيسيرَ مِنْ اَعْمالِنا، وَبَلَّغْتَنا بِرَحْمَتِكَ اَفْضَلَ آمالِنا، اِنَّكَ عَلى كُلِّ شَيء قَديرٌ، وَصَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهِ وَسَلَّم .أقول : هذا دعاء الامام موسى بن جعفر (عليه السلام) وكان قد دعا به يوم انطلقوا به نحو بغداد وهو اليوم السّابع والعشرون من رجب وهو دعاء مذخور من أدعية رجب .التماس دعا
عیدتان مبارک
*******
+ نوشته شده در سه شنبه 1385/05/31ساعت 4 بعد از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )
GetBC(191);
یک نظر

عید مبعث مبارک
بسم الله الرحمن الرحیم

اقرا باسم ربك الذى خلق، خلق الانسان من علق، اقرا و ربك الاكرم، الذى علم بالقلم، علم الانسان ما لم يعلم.
سوره مبارکه علق ( آیه 1-5)
بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. همان كه انسان را از خون بسته ‏اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، ياد داد.
مبعث پیام آور وحی ، پیامبر نور ورحمت بر مسلمانان جهان مبارک باد
نام : محمد
لقب : مصطفی
کنیه : ابوالقاسم
نام پدر : عبدالله
نام مادر: آمنه
تاریخ ولادت : 17 ربیع الأول
مدت امامت : 23 سال
مدت عمر : 63 سال
تاریخ رحلت : 28 صفر (11 ق)

ستاره ای بدرخشید وماه مجلس شد دل رمیده ما انیس ومونس شد
نگارمن که به مکتب نرفت وخط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین وچشم نرگس شد

بعثت‏» انقلاب بزرگ برضد جهل، گمراهى، فساد و تباهى است.وسزاوار منت‏گذارى خداوند و در بردارنده حكمت و تربيت است.
محمد به مرز چهل سالگی رسیده بود او هر ساله سه ماه رجب وشعبان ورمضان را در غار حرا ( كوهى در شمال مكه ) به عبادت می گذرانید .
آن شب، شب بيست و هفتم رجب بود که محمد درغار حرا مشغول راز و نياز با خالق محبوب بود، صداي خجسته و با صلابتي را شنید که او را امر به خواندن کرد . بعد از سه مرتبه پيامبر نيز با او خواند ؛ بخوان، بخوان به نام پروردگارت كه آفريد. همان كه انسان را از خون بسته ‏اى خلق كرد. بخوان كه پروردگارت از همه بزرگوارتر است، همان كه به وسيله قلم تعليم نمود و به انسان آنچه را نمى‏دانست، ياد داد.
آري چه شروع زيبا و کاملي . اين آيات از خواندن، خلقت، کيفيت خلقت، شکر و سپاس، علم و دانش و... سخن گفته است، گويي باور خلقت اگر با علم و دانش عجين شود، انسان را به اوج آگاهي مي رساند.
هنگامي كه از غار پايين مي آمد زير بار عظيم نبوت و خاتميت، به جذبه الوهي عشق بر خود مي لرزيد از اين رو وقتي به خانه رسيد به خديجه كه از دير آمدن او سخت دلواپس شده بود گفت:
مرا بپوشان، احساس خستگي و سرما مي كنم!
و چون خديجه علت را جويا شد گفت:
آنچه امشب بر من گذشت بيش از طاقت من بود،‌امشب من به پيامبري برگزيده شدم!
خديجه كه از شادماني سر از پا نمي شناخت، در حالي كه روپوشی پشمي و بلند بر قامت او مي پوشانيد گفت:
من مدتها پيش در انتظار چنين روزي بودم مي دانستم كه تو با ديگران بسيار فرق داري، اينك به پيشگاه خدا شهادت مي دهم كه تو آخرين رسول خدايي و به تو ايمان مي آورم.
پس از آن علي كه در خانه محمد بود با پيامبر بيعت كرد.
بعد از آن پیامبر اکرم (ص) از جانب خداوند مأموریت یافت تا خویشاوندان خود را به اسلام دعوت کند که این دعوت از دو جهت حائز اهمیت بود :
1- دعوت اقوام می توانست در شروع کار پشتوانه خوبی باشد واگر آنها دعت پیامبر (ص) را لبيک مي گفتند، شايد کفار مکه جرأت آن همه جسارت را به خود نمي دادند.
2- خانواده و اقوام اولين زير ساختاري است که بايد اصلاح شود تا جامعه روند اصلاحي خود را زودتر طي کند.
با مطالعه در آيات قرآن هدف ارسال رسولان به خوبي مشخص مي شود و آن دستيابي مردم به فهم و درک اجتماعي براي اقامه عدل و قسط است. از بين بردن شرک ، احسان به والدين ، وفا به عهد الهي، عدم خيانت به مال يتيم ، اجتناب از همه زشتي ها، ممانعت از آدمي کشي ، صدق و راستي و دوري از دروغ ، ممانعت از فرزندکشي و...

تهیه وتنظیم : فرشته خدائی فر
********************************************************

****
*****************
از یکی از سایت ها استفاده شده است خدا خیرشان دهد !
http://www.tbzmed.ac.ir/archive/mabas/01.htm
**************************
+ نوشته شده در دوشنبه 1385/05/30ساعت 4 قبل از ظهر توسط سید علی اصغر موسوی ( سعا )